۱۳۹۰ آذر ۲۱, دوشنبه

نایب قهرمانی تیم ملی فوتبال افغانستان

تیم ملی فوتبال افغانستان، نایب قهرمان جام قهرمانی فوتبال جنوب آسیا شد.
این پیروزی بر همه مردم افغانستان مبارک باد.
دوم شدن در میان هشت تیم جنوب آسیا افتخار بزرگی است، که جوانان افغانستان کمایی کردند.
شعری از داکتر سمیع حامد که به همین مناسبت سروده است، تقدیم شما.

تیم ِ فوتبال ِ قهرمان ما

حماسهء زمین ما
اسطورهء زمان ما
گـــول! گــــول! گــــول!
به نام صــــلح
 به نـــام آزادی
برای ما
برای جهان ما
....
نام ِ تان سرخط خبر
پیش میروید
بیرق ِ بلند ما میشود بلندتر
...
آهوان ِ میدان سبز
شیر های سرزمین ِ ما
پر از ستاره میشود به زیر گام های تان زمین ما

۱۳۹۰ آذر ۱۹, شنبه

پیروزی تیم ملی فوتبال افغانستان

دیشب تیم ملی فوتبال افغانستان در یک دیدار نفس گیر 120 دقیقه ای، تیم نپال را یک بر صفر شکست داد و به فینال بازی های قهرمانی جنوب آسیا راه یافت.
این پیروزی بر تمام مردم افغانستان مبارک باد.
در فینال این بازی ها افغانستان با هند بازی خواهد کرد.
دیشب این بازی را تلویزیون آریانا به صورت زنده پخش می کرد. برای اولین بار بود، که بازی تیم ملی کشورم را با حساسیت و اشتیاق تماشا می کردم. چند تن از دوستان هم مهمان بودند، همگی با شور و شوق تماشا می کردیم و در صحنه ها حساس نفس همگی در سینه حبس می شد.
از تلویزیون آریانا به خاطر پخش زنده این بازی باید تشکر کرد.

۱۳۹۰ آبان ۲۹, یکشنبه

ما همه شیران ولی شیر علم

کرزی در لوی جرگه عنعنوی گفت: "مـــــا شیـــــر هستیــــم."
زمانی که کرزی این سخن را می گفت به یاد شعری از مولوی بلخی افتادم، مولوی چه زیبا گفته است:
مـــــا هـمــه شیـــران، ولی شـیـــر علــــــم              حـمـلــــه شـان از بــــاد بــاشــد دم بـــــدم

۱۳۹۰ مهر ۲۳, شنبه

راه آسان تامین تسلیحات طالبان محلی

طالبان سلاح و تجهیزات نظامی را از کجا و چگونه تامین می کنند؟
بین مردم جواب های مختلفی برای این سوال است. اغلب مردم معتقدند، که خود خارجی ها و در رأس آنها آمریکایی ها این مصارف نظامی را تامین می کند. تعدادی عقیده دارند، کشورهای همسایه به خصوص پاکستان و ایران طالبان را تامین می کنند. و برخی می گویند، کشورهای عربی و در رأس آنها عربستان سعودی و امارات متحده عرب، طالبان را تمویل می کنند. که اینها همگی عوامل خارجی اند. 
اما دراین میان برخی از طالبانی که به پروسه صلح پیوسته اند، می گویند، طالبان محلی علاوه بر تمویل کننده گان خارجی راه آسانی برا این کار دارند، آنها از مردم تحت سلطه شان، عشر جمع آوری می کنند و هر وقت نیاز به سلاح و  مرمی داشته باشند، در یک توافق قبلی با قومندانهای نیروهای دولتی مستقر در محل، یک جنگ ساختگی راه اندازی می کنند و بعد از چند فیر هوایی جنگ ختم می شود و قومندانها مرمی و سلاح به طالبان می فروشند و به دولت مرکزی گزارش می دهند، که سلاح و مرمی ها را در جنگ با طالبان مصرف کرده اند. (یک مرمی هاوان 1200 تا 1500 افغانی بین طالبان و نیروی های دولتی  معامله می شود، که عاید کلانی برای قومندانهای نیروهای دولتی می باشد.)
در این دولت پر از فساد ممکن است، این مهمترین راه تامین تجهیزات جنگی طالبان محلی باشد.

۱۳۹۰ مهر ۱۹, سه‌شنبه

خلاف پالسی آمریکا

در ولایت بادغیس بودم، یکی از انجینران پروژه ای صحبت می کرد، که هیأتی از کابل برای نظارت از پروژه آمده بودند. آنها بعد از نظارت و بررسی پروژه گفتند، انجینر صاحب، پروژه از نظر تخنیکی و کیفیت خوب اجرا شده است، اما متأسفانه شما خلاف پالسی آمریکا کار کرده اید. پرسیدم، چطور؟ گفت، شما در پروژه از سمنت ایرانی استفاده کرده اید و این خلاف پالسی آمریکاست.
گفتم، هنگام قرارداد، ما فقط از نظر تخنیکی تعهد کره ایم و چیزی در مورد پالسی آمریکا در قرارداد گفته نشده است، از طرف دیگر من یک انجینر تخنیکی هستم و با پالسی آمریکا آشنایی ندارم. گفت، این کمک از طرف آمریکاست و باید مطابق پالسی آنها تطبیق شود.

۱۳۹۰ مهر ۱۶, شنبه

چال مؤسسه ای

 وزارتی که من در آن کار می کنم، یک پروژه آموزش فنی و حرفوی را با یک موسسه در یکی از ولایات قرارداد کرده است. وظیفه من نظارت و ارزیابی این پروژه است. هفته پیش برای نظارت از این پروژه به ولایت مربوطه سفر کردم. قبل از سفر رییس موسسه روزی در دفتر ما آمده بود و می گفت: «به گپ های ریاست مربوطه تان در آن ولایت زیاد گوش نکنید و به او زیاد صلاحیت ندهید. من از پول این پروژه برای رییس و دیگر کسانی که در ولایت با پروژه در ارتباط هستند معاش تعیین کرده ام. اگر شما به آنها بیشتر صلاحیت بدهید، آنها از من بیشتر پول خواهند خواست.»
وقتی به ولایت رسیدم و پیش رییس مربوطه رفتم، از کارهای موسسه شکایت داشت و می گفت ما نمی توانیم نسبت به این موسسه سختگیری کنیم. زیرا کارمندان موسسه به ما گفته اند، که  وزیر سهم خود را از پروژه گرفته است. بنابراین گزارش شما در مورد این پروژه بی تاثیر است.
با شناختی که من از وزیر دارم، ایشان آدمی دلسوز، صادق و از نظر مسایل مالی پاک می باشد. از طرف دیگر من در جریان داوطبی این پروژه بوده ام، که به صورت شفاف برگزار شد.
وقتی از پروژه دیدن کردم، مشاهده کردم، که پروژه با پایین ترین کیفیت ممکن در حال اجراست. و مسئولین وزارت در ولایت مربوطه شاید تحت تاثیر گپ های موسسه نتوانسته اند از کم کاری های موسسه به صورت صحیح به وزارت گزارش بدهند. البته من به مسئولین نامبرده در مورد وزیر اطمینان دادم.
راستی که این موسسات چه چال جالبی را به کار می برند، مسئولین نظارت کننده و کنترل کننده و اعطا کننده پروژه ها را نسبت به یکدیگر بد بین می کنند و آنها را در پیش یکدیگرشان بدنام می کنند، تا این آب گل آلود، ماهی مقصود را بگیرند.

۱۳۹۰ مهر ۱, جمعه

شاهکار تیم فوتبال نوجوانان افغانستان

تیم فوتبال نوجوانان افغانستان، در جام قهرمانی زیر 16سال آسیا، تیم نوجونان مادیو را 9 بر صفر برده است. و با این نتیجه به مرحله بعدی صعود می کند.
این پیروزی بر تمام مردم افغانستان مبارک باد.
تیم نوجونان افغانستان با هشت امتیاز و تفاضل گل بهتر نسبت به امارات متحده عرب در مکان سوم گروپ ب قرار گرفت. در این گروپ یمن اول و کویت دوم شده است و تیم های امارات متحده عرب، پاکستان و مادیو پایین تر از افغانستان قرار گرفتند. این بازی ها در کشور کویت برگزار شده بود.
بنا برگزارش سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا، قادر ضامن پنج گل (دقیقه 39، 51، 61، 74 و 92)،  محمد رضا رضایی دو گل (دقیقه 56 و 76)،  حیات ضیا حسین در دقیقه 79 و حسین محراب در دقیقه 84 برای افغانستان گل زدند.
این نوجونان ما را بسیار به آینده امیدوار می کنند. خداوند به این ها توفیق بیشتر بدهد.

۱۳۹۰ شهریور ۸, سه‌شنبه

عید فطر برای تشیع افغانستان

عیــــد سعیـــــد فطـــــــر بــــــر همگــــــان مبــــــارک بــــــــــاد.
لحظاتی پیش تلویزیون تمدن و تلویزیون راه فردا خبر از حلول اول ماه شوال و عید سعید فطر دادند و عید فطر را به مردم تبریک گفتند و با زیر نویس مردم را دعوت به نماز عید، صبح فردا چهار شنبه کردند.
بالاخره تشیع افغانستان 24 ساعت دیرتر از اهل تسنن این کشور عید سعید فطر را جشن گرفتند.

۱۳۹۰ شهریور ۷, دوشنبه

عید فطر

عید سعید فطر بر همگان مبارکباد.
چند لحظه پیش تلویزیون طلوع با قطع برنامه های عادی خود اعلام کرد، که استره محکمه فردا را عید فطر اعلام کرده است، چون عربستان سعودی فردا را عید اعلام کرده است.

هنوز معلوم نیست که تشیع افغانستان هم فردا را عید خواهند گرفت یا خیر؟

۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

پول و نشر خبر از رسانه های دولتی

چند ماه پیش کارگاه آموزشی در یکی از ارگانهای نظامی برگزار کرده بودیم. رییس آن ارگان از رادیو تلویزیون ملی دعوت کرده بود، تا خبر این کارگاه آموزشی را نشر کند. در پایان کارگاه 500 افغانی از ما گرفت و به خبر نگار داد و همان شب خبر برگزاری کارگاه آموزشی از تلویزیون ملی پخش شد. من فکر می کردم، رییس خواسته، کمی به خبرنگار لطف کرده باشد و این پول را به خبرنگار داده است.
اما دیروز یکی از همکارانم گفت، برای نشر خبر افتتاح یک پروژه دولتی 3000 افغانی به خبرنگار رادیو و تلویزیون ملی داده است و این خبر به عنوان دومین خبر مهم از تلویزیون ملی پخش شده است. و گفت این مرسوم است و گرنه خبر را هیچ نشر نمی کنند و یا به موقع نشر نمی کنند.
مثل اینکه تمام ادارات دولتی می دانند، که برای نشر فعالیتهای شان باید به خبرنگاران رادیو و تلویزیون ملی رشوت بدهند و گرنه فعالیتهایشان انعکاس پیدا نخواهد کرد.

۱۳۹۰ تیر ۱۳, دوشنبه

تیم ملی فوتبال افغانستان به دولت افغانستان باخت

تیم ملی فوتبال افغانستان در دیدار برگشت خود با نتیجه یک بر یک با تیم ملی فوتبال فلسطین در رام الله فلسطین مساوی کرد. بنابر گزارش بی بی سی، تیم افغانستان تیم برتر میدان بود. تیم افغانستان در دیدار رفت در هفته گذشته در تاجیکستان با نتیجه دو بر صفر از فلسطین شکست خورد. بدین ترتیب تیم ملی فوتبال افغانستان با تمام توانایی و شایستگی از راه یابی به دور دوم بازی‌های مقدماتی جام جهانی 2014 بازماند.

اما این ناکامی نتیجه کم کاری و شاید هم لجبازی دولت بود. خبرنگار بی بی سی دیشب در هنگام پخش این بازی گفت، که بازیکنان افغانستان نیم ساعت پیش از شروع بازی با اتوبوس از اردن به ورزشگاه رسیدند.

اقای کارگر، سرمربی تیم ملی، پیش از بازی رفت در تاجکستان، از دولت خواسته بود، تا زمینه را فراهم کند، که تیم ملی یک هفته پیش‌تر در تاجکستان اردو بزند و آماده بازی شود، که دولت با آن مخالفت کرد. اما بازی در فلسطین نشان داد، که اگر این بازیکنان یک هفته باهم بازی می کردند و باهم خوب آشنا می شدند، شکست فلسطین کار سختی نبود.

از طرف دیگر دولت افغانستان به دلایل سیاسی حاضر نشد، از اسرائیل ویزا بگیرد (کاسته داغ‌تر از آش شد، فلسطین ها اسرائیل را به رسمیت می شناسد و افغانستان نه) و بازیکنان یک روز قبل در محل بازی برسد و آنها را از راه اردن و با اتوبوس روان کرد، تا تنها نیم ساعت قبل از بازی به ورزشگاه رسیدند و با تمام خستگی تیم برتر بودند و مساوی کردند. آفرین بر این جوانان و نفرین بر این دولت.

۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

راه مـــــار

«مــردی زیر درختــی خـوابیده بود، که ماری از روی بدن او عبور می‌کند. بعد از عبور مار مرد بیدار می‌شود و شروع به گریه می‌کند. مردم از او می‌پرسند، چرا گریه می‌کنی؟ می‌گوید، مار از سر مه تیر شده. مردم می‌پرسند، مار تو را نیش‌زده است؟. می‌گوید، نه. مردم می‌گویند، پس برای چی کریه می‌کنی؟ مرد می‌گوید، حــالـی مـــار راه پیـــدا کـــرده‌است و از ایــن به بعد همیشـــه از همین‌جــــا تیـــر خواهد شد.»

پذیرش حکم دادگاه ویژه انتخابات نیز همین طور است. اگر مردم این حکم را بپذیزند. دیگر در افغانستان هیچ وقت بازنده‌های انتخابات نتایج اعلام شده توسط کمیسیون مستقل انتخابات و کمیسیون شکایات انتخاباتی را نخواهند پذیرفت. و از این پس، بعد از هر انتخابات تعداد زیادی از نامزدان شکست خورده انتخابات به محکمه مراجعه خواهند کرد و روند دیموکراسی و انتخابات را مختل خواهند کرد. اگر این‌بار این روند به خشونت کشیده نشود، در دوره‌های بعد چی؟

به اصطلاح راه مار باز شده اگر این بار نگزید، تضمینی برای دوره های بعد وجود ندارد، شاید دفعه بعد گزید.

۱۳۹۰ خرداد ۲۸, شنبه

خانه در دفتر یا دفتر در خانه

"این فرهنگ ما آمریکایی‌هاست، که عکس‌های از اعضای خانواده خود را روی میز کار خود می‌گذاریم، تا همیشه به یاد ما باشد، که ما علاوه بر کار دفتر وظایف دیگری برای اعضای خانواده خود نیز داریم." این جمله را آیکن بیری، سفیر ایالات متحده آمریکا در افغانستان دیشب در برنامه مهمان‌یار تلویزیون طلوع گفت.


این جمله مرا به یاد کارهای ما افغانها انداخت که، گاهی وظایف دفتری خود را به خانه می بریم و وقتی را که باید برای اعضای خانواده خود بگذاریم، برای کارهای دفتری خود صرف می کنیم. جالب است، که رییس و وزیر در بسیار از اوقات به کارمند خود می گوید، این کار در خانه انجام بده. بخصوص اگر کارمند لپ‌تاپ هم داشته باشد.

۱۳۹۰ خرداد ۱۴, شنبه

تفاوت محیط آموزشی

«من می‌خواهم بزینس شخصی داشته باشم.» این جمله را چند تن از فارغ‌التحصیلان دانشگاه آمریکایی افغانستان در جشن فارغ‌التحصیلی خود در مصاحبه تلویزیونی بیان کردند. هیچ‌یک از آنها از دولت تقاضای وظیفه نکرند.

اما وقتی مصاحبه‌های تلویزیونی فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های دولتی را از تلویزیون‌ها می بینیم، همگی می‌گویند، دولت باید زمینه کار را برای ما فراهم کند، تا ما بدون سرنوشت نمانیم. تا هنوز از آنها نشیده‌ام که بگویند خودشان می‌خواهند کار کنند.

این تفاوت دو محیط آموزشی را نشان می‌دهد. یکی محیط آموزشی فعال که اعتماد به نفس دانشجویان را بالا می‌برد و آنها را تشویق می‌کند که برای خود و دیگران شغل ایجاد کنند و البته مهارت این کار را نیز یاد می‌دهند. و دیگر محیطی که دانشجویان را منفعل و غیر فعال بار می‌سازد و دست و دهان‌شان به طرف دولت و موسسات است، که برای آنها کار ایجاد کند.

این ماجرا مرا به یاد سخنی از جان اف کندی، یکی از رؤسای جمهور پیشین آمریکا انداخت که در یکی از دانشگاه‌های آمریکا خطاب به دانشجویان گفت: «از من نپرسید که دولت برای شما چه می‌کند، از خود بپرسید، که شما برای دولت چه می‌کنید.»

۱۳۹۰ خرداد ۱۱, چهارشنبه

چهــار قوم و صفـــــر ملت

موضوع کوچی‌ها و ولسوالی‌های بهسود و ناهور از موضوعات اصلی مجالس، سایت‌ها و وبلاگ‌های هزاره‌هاست. آنها در میان خود بحث می‌کنند که چطور باید از هزارجات دفاع کرد و مانع ورود کوچی‌های مسلح به ولسوالی‌های بهسود و ناهور شد. و اینکه این بار رهبران هزاره با کرزی تبانی کرده‌اند و موضوع کوچی‌ها را به صورت جدی مطرح نمی‌کنند.

کشته شدن جنرال داوود داوود موضوع بحث اصلی مجالس، سایت‌ها، وبلاگ‌ها، تلویزیون‌ها و رادیوهای تاجیکان است. تاجیک‌ها باهم بحث می‌کنند که سران تاجیک هدف اصلی طالبان و حزب اسلامی حکمتیار است و نفر بعدی کیست؟ امرالله صالح یا استاد عطا؟ و اینکه با طالبان نباید صلح کرد، زیرا آنان قاتلان برادران ما هستند.

تجلیل از حادثه 7 جوزای 1386 شبرغان موضوع اصلی در سایت‌ها و تلویزیون ازبک‌هاست. آنها می‌گویند دولت نه تنها عاملان این جنایت را مجازات نکرد بلکه از آنها حمایت کرد.

حملات هوایی و شبانه ناتو، بحث اصلی در میان پشتون‌هاست. آنها براین باورند که ناتو تنها پشتون‌ها را هدف قرارداده‌است و دست به پشتون‌کشی زده‌است. دولت باید مانع این کار شود. تمام پشتون‌ها برادر هم‌اند و باید پروسه صلح به شدت تعقیب شود، تا از پشتون‌کشی جلوگیری شود.

در این روزها هیچ موضوع ملی وجود ندارد، که تمام مردم افغانستان به بدون توجه به نژاد و قوم به آن بپردازند. مثل اینکه ما در یک سرزمین نه، بلکه در چهار کشور جداگانه زندگی می‌کنیم و هر کدام منافع و موضوعات خاص خود را داریم.

آیا انسانهایی که در هلمند، بهسود، شبرغان و تخار کشته می‌شوند همگی انسانهای یکسان و برابر نیستند؟ که تمام مردم افغانستان در مورد آنها موضع مشترک نمی‌گیرند؟

۱۳۹۰ خرداد ۹, دوشنبه

خود‌بینی و بد‌بینی

«کسی دیگری توانایی فهم و تفهیم قانون کار و مسایل کار را ندارد. ما ادارات خود و دیگر موسسات را به خوبی می‌شناسیم، بهترین‌های ادارات در اینجا جمع شده است. و دیگر شخص با ظرفیتی در این ادارات باقی نمانده‌است.» این جمله را یکی از ترینران برنامه آگاهی از قانون کار و استندردهای بین‌المللی کار گفت. وی در آخر صحبت خود افزود

نیست خرمن کوفتن کار هر بزی

گـاو نـر می‌خواهـد و مـرد کهـن

قراربود، ده نفر ترینر به جمع حدود 20 نفر ترینر موجود در برنامه آگاهی از قانون کار افزوده شود، که بیشتر ترینران موجود با این امر مخالف بودند و معتقد بودند، دیگران نمی‌توانند امر مهم ترینری این برنامه را پیش‌ببرند.

راستی با چنین طرز تفکری کی ما می‌توانیم پیشرفت کنیم، که به غیر از خود دیگران را نبینیم و خود را برتر از دیگران بدانیم.

۱۳۹۰ خرداد ۷, شنبه

افغانستان همچنان صعود می‌کند

تیم ملی فوتبال افغانستان در رده‌بندی ماه آپریل 2011 فیفا (فدراسیون بین‌المللی فوتبال) 21 پله صعود کرده بود و در رده‌بندی ماه می فیفا 10 پله صعود کرده است.

تیم ملی فوتبال افغانستان برای اولین بار در طول تاریخ به رده 164 دنیا صعود کرده است. افغانستان از 38 تیم نظیر فلسطین، پاکستان، نیکارگوا، لبنان و ... پیشی گرفته است.

ان‌شاء الله که این صعود همچنان ادامه پیدا کند.

۱۳۹۰ خرداد ۴, چهارشنبه

یک نه، صد آسان

مدتی است که در یکی از ادارات دولتی مصروف کار شده ام. در این اداره وقتی به معلومات ضرورت می شود، پیش هرکسی که مراجعه می کنی، می گوید، این معلومات پیش من نیست، پیش فلانی است. فلانی هم همین جواب را می دهد.
به نظر من کارمندان دولتی از جمله معروف «یک نه و صد آسان» استفاده می کنند.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۲, پنجشنبه

پشیمانی از شادی در مرگ بن لادن




«من تمام پولی را که از راه فروش "تی شرتهای اسامه مرد" بدست آورده ام، مسترد می کنم. جشن گرفتن مرگ یک انسان -هرکسی که باشد- از نظر من کاری خراب و بد است» این جمله را موریس هری، دانشجوی 23 ساله رشته تجارت دانشگاه نیورک گفته است.


هری وقتی شنید، اسامه مرده است، بلافاصله یک ویب سایت طراحی کرد و تی شرتهایی با مارک اسامه مرد را آن لاین به فروش رساند. او در کمتر از دو روز بیشتر از 120 هزار دلار آمریکای سود بدست آورد. او در ویب سایت پیام مانده بود، که با خریدن این
نوع تی شرت مرگ اسامه را جشن بگیرید.


اما چند روز بعد او از این کار خود پشیمان شد و دیگر این نوع تی شرت را نفروخت و در بالای سایت خود نوشت "فروخته شد؛ Sold out". همچنین او گفت: «من فکر می کنم، این راه صحیح پول پیداکردن نیست. من نمی خواهم با هزینه کردن دیگر انسانها موفقیتهایم را بدست بیاورم».

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۱, چهارشنبه

رسانه ها و طالبان علیه اطفال


«پنج طفل که قصد عملیات انتحاری داشتند، دستگیر شدند.» این مطلب را ریاست امنیت ملی اعلام کرد و اطفال مورد نظر را در برابر رسانه ها ایستاد کرده و رسانه ها از آنها گزارش و عکس تهیه کردند.
رسانه ها عکس های این اطفال را طرق مختلف نشر کردند. (از جمله سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان یا افغان پیپر)
طالبان این اطفال آموزش انتحاری دادند و آنهار برای انتحار روان کردند. رسانه ها برای جذب مخاطب بیشتر عکسهای آنها را نشر کردند.
به نظر من کار رسانه کمتر از کار طالبان نیست، زیرا طالبان هم آینده این اطفال را خراب کردند و رسانه ها هم. وقتی طفلی در رسانه ها به انتحار کننده شهره شود، راهی جز ادامه جنگ و خشونت برایش باقی نمی ماند.
نشان دادن تصاویر اطفال متخلف از قانون (که شامل اطفال انتحارکننده نیز می شود) از طریق رسانه ها خلاق قانون و حقوق بشر است.
در نشان دادن تصاویر این اطفال، ریاست امنیت ملی و رسانه ها مقصر هستند و باید پاسخگو باشند.



۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۰, سه‌شنبه

شادمانی در مرگ اسامه ممنوع

«خوشحالیم از اینکه بالاخره بن لادن کشته شد.» این جمله را خانم آنگلا مرکل، نخست وزیر جرمنی بعد از مرگ بن لادن در محضر رسانه ها اعلام کرد.
اما هم اکنون خانم مرکل مورد انتقاد شدید قرار گرفته است، که چرا از مرگ یک انسان ابراز خوشحالی کرده است. منتقدان معتقدند، که خوشحالی از مرگ یک انسان خلاف فرهنگ جرمنی است. همچنین مرگ اسامه بن لادن در حقیقت یک نوع قتل است و خوشحالی در مورد آن تشویق مردم به قتل و انتقام جویی است.
این اعتراض ها به جایی رسیده است، که یک قاضی شهر هامبورگ جرمنی به صورت رسمی علیه مرکل اقامه دعوا کرده است و خواهان به محکمه کشاندن وی شده است.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۹, دوشنبه

سخنی از دوستم

"اگر پشت ســر خود را سـی کنیم و راه بــرویم می افتیم و به مقصد نمی رسیم، اگر آسمـــان را سی کنیم باز هم می غلتیــم، اگر زیر پای خود را سی کنیم و راه برویم بازهم به مقصد نمی رسیم، تنها راهی که باقی می ماند، این است، که روبروی خود و دور را سی کنیم، تا به مقصد و هدف برسیم." این جملات را جنرال دوستم خطاب به طرفداران و اعضای حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان در یک سخنرانی خود گفت.
من از سخنرانی های جنرال دوستم خوشم می آید، زیرا بسیار ساده، بی پیرایه و عامیانه صحبت می کند.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۲, دوشنبه

مرگ دشمن

امروز خبر مرگ اسامه بن لادن تیتر اول بسیاری از سایت ها، روزنامه ها، وبلاگ ها و ... بود. بسیاری از غربی ها و کسانی که از القاعده متضرر شده بودند، ابراز خوشحالی کردند و پایکوبی نمودند و جشن گرفتند.
تعداد زیادی از مسلمانان و به خصوص اعراب در غمی جانکاه فرو رفته بودند. سایت ها و وبلاگ های عربی او را به عنوان قهرمان و شهید ستودند.
تعداد از مسلمان از مرگ هر سرباز بین الملی در افغانستان خوشحال می شوند و پایکوبی می کنند.
این دو حالت مرا به یاد شعر سعدی انداخت که می گوید:
شـــادمـــانـــی نـکـــــن کـه دشـمـــــن مــــــــرد
تـــو هــــم از مـــــرگ جـــان نـخـــواهی بـــرد

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۱, یکشنبه

روز جهانی کارگر


روز جهـــانی کــارگر را به تمـــام کـاگــــران تبـــریک عرض می نمــایم.


روز اول می، روز جهانی کارگر، در بیشتر از 80 کشور جهان تجلیل می شود.


امید است، کارگران افغانستان به حقوق حقه خود برسند. که شامل معاش کافی، تقاعد، بیمه صحی، تامینات اجتماعی و ... می باشد.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۰, شنبه

ثروت و عیب پوشی

در قریه ما معروف بود، که می گفتند، "فلانی ها دنبه دارند و عیب شان دیده نمی شود." این ضرب المثل را وقتی بکار می بردند، که افراد ثروتمند و قدرتمند، کار خطایی می کردند و همه مردم در برابر آن سکوت می کردند. دیروز وقتی مراسم عروسی شاهزاده انگلیس را به صورت زنده از طلوع نیوز می دیدم به یاد این ضرب مثل قریه خود افتادم.


انگلیس هایی که ادعا دارند، از بنیان گذاراران حقوق بشر هستند و در 1215 میلادی، در قانون مگناکارتای خود، شاه و دیگر مردم را در پیشگاه قانون برابر دانسته اند، در قرن بیست یکم، به شکل سلطنتی اداره می شود. هنوز در این کشور خون یک خانواده برتر از خون دیگران است. و فرزندان شان به صورت ارثی به قدرت می رسند.


چندی پیش سایت بی بی سی لیست دیکتاتورانی را که بیش از 20 سال برسر قدرت هستند، منتشر کرد، در این لیست از الیزابت دوم، ملکه انگلیس، که نزدیک به شصت سال است، که برسر قدرت است، نامی برده نشده است.


رسانه های مشهور جان با آب و تاب و عسکهای رنگه مراسم عروسی شاهزاده انگلیس را پوشش دادند، اما هیچ یک این عروسی را و این همه مصارف آن را محکوم نکردند. اگر چنین عرورسی در یکی از کشورهای جهان سومی صورت می گرفت، تقبیح و مذمت آن گوش جهانیان را کر می کرد.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۷, چهارشنبه

ثروت، قدرت و آلودگی هوای کابل

هرکسی به اندازه پول و قدرت خود هوای کابل را آلوده می کند. چند روز پیش برای انجام کاری به مرکز شهر کابل می رفتم، هر تکسی را که دست می دادم، می گفت دربست می رویم و لینی کار نمی کنیم. از اینکه این همه تکسی لینی کار نمی کند و همگی دربستی کار می کنند نشان می دهد، که تعداد قابل ملاحظه ای از مردم تکسی ها را دربست می گیرند.
راستی هر کدام ما در آلودگی هوای کابل چقدر سهم داریم؟
کسی که پول ندارد و بیشتر مسیرها را پیاده می رود، اصلن هوای کابل را آلوده نمی کند.
کسی که از ملی بس و مینی بوس استفاده می کند، به اندازه پنج افغانی هوای کابل را آلوده می کند.
کسی که تونس سوار می شود، به اندازه 10 افغانی.
کسی که تکسی سوار می شود، به اندازه 20 افغانی.
کسی که تکسی دربست می گیرد و یا از موتر شخصی استفاده می کند، به اندازه 200-300 افغانی.
رؤسا و معینانی که موترهای گران قیمت شش سلندر سوار می شوند به اندازه 500-1000 افغانی.
وزیران، وکیلان و کسانی که چند موتر تعقیبی دارند به انداز ... افغانی.
رییس جمهور، معاونین رییس جمهور و دیگر مقاماتی که برای عبورو مرور شان سرگها بسته می شود، ... افغانی.

صعود 21 پله ای افغانستان

افغانستان در سطح جهان بیست و یک پله صعود کرد، در چی؟

در اقتصاد، نه.

در مبارزه با فساد اداری، نه.

در دولت داری خوب، نه.

در تامین امنیت، ابدن.

فوتبال افغانستان در رده بندی اخیر فیفا (فدراسیون بین الملی فوتبال) در ماه آپریل 2011، بیست و یک پله صعود کرده است و از رده 195 به رده 174 صعود کرده است. این صعود به خاطر بازی های خوب افغانستان در مسابقات چلنج کپ آسیا می باشد، که افغانستان سریلانکا را برد و به نپال و کوریای شمالی باخت.

به هر حال این صعود را به ورزشکاران و ورزش دوستان افغانستان تبریک می گویم.

جوانان افغانستان نشان دادند، که ما می توانیم خوب کار کنیم و صعود کنیم. ان شاء الله که مسئولین اقتصادی، امنیتی و دولت مردان ما از جوانان یاد بگیرند و به فکر صعود باشند، نه سقوط.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۴, یکشنبه

39

در این روزها بحث 39 در میان موتر فروشی ها و کسانی که موتر پلیت می کنند، بسیار داغ است. گفته می شود، که پلیت منفی چهار کابل، به عد 39 هزار رسید و کسی حاضر نیست موتر خود را پلیت کند.

یکی می گوید، تمام پلیت هایی که عدد 39 در آن درج است، باید به دولت و موسسات داده شود، تا مردم از سرگردانی بیرون شوند.
دیگری می گوید، تمام پلیت هایی که 39 دارند، باید قید شود و اصلن توزیع نگردد.
گفته می شود، که موتری که پلیت 39 دارد، قیمتش یک تا دو هزار دالر پایین است.

عدد 39 بازار ترافیکی ها و کمیشن کارها را گرم کرده است، می گویند چند می دهی، که از 39 بجت کنم.
این عدد 39 چیست؟ و چرا مردم به آن این قدر بد بین هستند؟
راستی، چقدر مردم ما خرافاتی و ساده هستند، که افراد سود جو به طرق مختلف آنها را بازی می دهند. از تومار و تعویذ و فال گرفته تا عدد 39.

۱۳۹۰ فروردین ۲۴, چهارشنبه

از مصر بیاموزیم


در مصر رییس جمهور محاکمه می شود و از ترس تحقیات سارنوالی دچار عارضه قلبی می شود ولی در افغانستان سارنوال از ترس وزیر و معاون وزیر تحقیق نمی تواند. امروز خبری در در سایت http://www.voanews.com/خواندم که حسنی مبارک، رییس جمهور سابق مصر در هنگام تحقیقات سارنوالی و در جریان سوالهایی که از او می شد، دچار عارضه قلبی شد و روانه شفاخانه گردید. سارنوال مربوطه گفته است، که تحقیقات در شفاخانه ادامه خواهد یافت. مبارک و دو پسرش به اتهام خشونت علیه مظاهره کننده گان و اختلاس اموال عمومی تحت تحقیقات سارنوالی قراردارند.

چند روز پیش سارنوالی افغانستان در مورد تحقیق از معین یکی از وزارتخانه اظهار عجز کرد و رییس ارگان مبارزه با فساد اداری نیز از بررسی دوسیه های فساد اداری اظهار ناتوانی کرد.

به امید روزی که در کشور ما هم، تمام متهمین بدون توجه به مقام شان محاکمه شوند.

۱۳۹۰ فروردین ۲۱, یکشنبه

پیروزی تیم ملی فوتبال افغانستان

تیم ملی فوتبال افغانستان دیروز تیم ملی فوتبال سریلانکار را یک بر صفر شکست داد. تیم ملی فوتبال افغانستان در مسابقات جلنج کپ آسیا در گروه D قرار دارد و با تیم های کوریا شمالی، نپال (میزبان) و سریلانکا هم گروه است. این پیروزی را به تمام مردم افغانستان تبریک عرض می کنم. پیروزی های کوچک خود را تجلیل کنید، تا به پیروزی های بزرگ دست یابید.

۱۳۹۰ فروردین ۲, سه‌شنبه

عکسهای شاروالان کابل؟

در سالون کنفرانس شاروالی کابل عکسهای تمام شارولان کابل از تاسیس شاروالی تا حال را نصب کرده اند. اما عکس چهار تن از شاروالان در آن نیست. چرا؟ تصویر را مشاهده کنید.


۱۳۸۹ اسفند ۹, دوشنبه

اوباما و ابراهیمی

بالاخره پارلمان افغانستان، رییس خود را انتخاب کرد. آقای عبدالرؤف ابراهیمی از ولایت قندوز و از قوم ازبک بر کرسی ریاست تکیه زد.
دوستی، انتخاب آقای ابراهیمی را با انتخاب آقای اوبا به ریاست جمهوری آمریکا مقایسه می کرد و می گفت در آنجا هم یک نفر از یک قشر محروم به ریاست رسید و در اینجا هم و این را به فال نیک می گرفت.
اما این کجا و آن کجا، آقای اوباما براساس شعور سیاسی آمریکایی ها به ریاست رسید، که نشان داد، در آمریکا مسایل تبعیض نژادی و قومی و مذهبی رنگ باخته است. اما در اینجا چی؟ آقا ابراهمی براساس یک درماندگی و افزایش تبعیض و تعصب به ریاست رسید نه شعور سیاسی. در اینجا اساس به قدرت رسیدن یک قوم محروم تبعیض و تعصب قومی بود، نه از بین رفتن تبعیض و تعصب. نمایندگانی که بعد از یک ماه و تنها و تنها بخاطر تبعیضات و تعصبات قومی، لسانی و مذهبی نتوانستند، رییس پارلمان را انتخاب کنند، از روی در ماندگی توافق کردند، که رییس از قوم ازبک باشد.
شری بپا شود، که خیر ما باشد، قوم محترم ازبک به خاطر شعور سیاسی و آگاهی نمایندگان پارلمان به قدرت نرسیدند، بلکه بخاطر شر تعصب و تبعیض دیگر اقوام به قدرت رسیدند.
به قدرت رسیدن اوبا و ابراهیمی به هیچ وجه قابل مقایسه نیست.

صورت پیر چین دار و دامن یار چین دار، این کجا و آن کجا
دریا موج دار و موی یار موج دار، این کجا و آن کجا

به هر حال از اینکه بالاخره جنجال تعیین رییس پارلمان ختم شد، خوشحال هستم و به آقای براهیمی تبریک می گویم و برای ایشان آرزوی موفقیت می کنم.

۱۳۸۹ اسفند ۲, دوشنبه

سالون کنفرانس یا گدام قالین

دو تصویر زیر مربوط به سالون کنفرانس یکی از وزارتخانه های افغانستان است.
راستی، این سالون کنفرانس است؟ یا گدام قالین؟
پول مردم چه قسمی حیف و میل می شود؟


۱۳۸۹ بهمن ۳۰, شنبه

شاروال کابل در پل سوخته

دیروز وقتی از پل سوخته عبور می کردم، متوجه شدم، که کراچی وان ها، با عجله فرار می کنند و به کوچه ها پناه می برند.
آقای اکرمی، معاون اول شاروالی کابل، همراه بادی گاردهای شارول از طرف گولایی دواخانه به سمت میدان شهید مزای می آمدند و کراچی وانها و دستفروشان را با قوه و جبر از سر راه کنار می زدند.
آقای اکرمی با لگد نامبارک، وسایل دستفروشان را می زد و می شکست، که صدای شکستن وسایل به گوش می رسید. معاون شاروالی یکی از کراچی های میوه فروشی را با دست نامبارک تیله داد و بادی گاردهای شاروال صاحب این کراچی را چپه کرد. همان زمان این شعر سعدی به یادم آمد:
اگــر ز بــاغ رعيــت ملــك خورد سيبي
بــر آورنــد غلامـــان او درخت از بيخ
خود شاروال صاحب هم در میان جمعیت و در میان گل و لای و با اشاره دست و با کمک بادی گاردهای خود دستفروشان را پراکنده می کرد. همراه شاروال، معاون اولش، رییس ناحیه سیزدهم و رییس ناحیه ششم حضور داشتند.
آقا نواندیش، شاروال کابل کارهای خوبی برای شهر کابل انجام داده است، ازجمله پخته کاری سرک ها. ولی در مورد دستفروش ها به جای نو اندیشی از کهنه رفتاری استفاده می کند.
آقای شاروال، گل و لای پل سوخته را به چشم سر مشاهده می کرد و جمع کثیری از معتادین را در زیر پل می دید، بجای اینکه در مورد این مشکلات چاره ای بیندیشد، کراچی وانهایی را که از طریق دستفروشی امرار معاش می کنند، پراکنده می کند و کراچی های آنان را چپه می کند.
آقای شاروال، برای این دستفروشها مکانی را در نظر بگیرد، که بتوانند دستفروشی کنند، یادتان باشد، که انقلاب تونیس توسط یکی از همین کراچی وانها شکل گرفت و بالاخره حکومت را را به زمین زد.
من در میان مردم می دیدم، که هیچ کسی از شما حمایت نمی کرد و همه مردم با دیده دلسوزانه و ترحم به طرف کراچی وانها و وسایل به هم ریخته و تید شده شان می نگرستند و به شما لعنت می فرستادند.
البته حضور شاروال در روز جمعه در میان مردم خوب است، اما استفاده از خشونت آن هم به وسیله بادی گاردها یش کاری است، خراب.

۱۳۸۹ بهمن ۲۳, شنبه

۱۳۸۹ بهمن ۹, شنبه

در انفجار دیروز کابل، تمام اعضای یک خانواده به شهادت رسیدند.

در انفجار انتحاری دیروز کابل، که در یک فروشگاه در وزیراکبرخان رخداد، تمام اعضای یک خانواده فرهنگی به شهادت رسیدند.
در این عملیات انتحاری خانم حمیده برمکی، کمیشنر کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، همسرشان داکتر یما، سه دختر و یک پسرشان به شهادت رسیدند. از این خانواده شش نفری کسی زنده نمانده است.
مسؤولیت این عملیات انتحاری را حزب اسلامی گلبدین حکمتیار به عهده گرفته است.
آقای حکمتیار و طالبان آیا هدف شما انسانها بی گناه و اطفال می باشد؟
آقای حکمتیار، انتحاری تو صدای خنده و شادی اطفالی را در گلو خفه کرد، که گدیگگ، موترک و سامان بازی به پدر و مادر خود نشان می دادند، تا برای شان بخرند.
آقای حکمتیار و طالبان برسر اینکه این اطفال را چه کسی کشته است، رقابت دارند و هردو گروه مسؤولیت این انفجار را به عهده گرفته اند.

۱۳۸۹ دی ۲۶, یکشنبه

علت موضع ضعیف دولت افغانستان در برابر دولت ایران

چرا دولت افغانستان در برابر ایران این قدر ضعیف عمل می کند؟
به جای اینکه دولت افغانستان سفیر ایران را احضار کند. دولت ایران در تهران سفیر افغانستان را احضار می کند و از وی باز خواست می کند، که چرا مردم افغانستان در برابر سفارت ایران علیه ایران و برای احقاق حقوق شان مظاهره کرده اند.
و سفیر ایران در کابل می گوید، که مقامات افغان با من تماس گرفته اند و از این مظاهره اظهار تأسف کرده اند. به جای اینکه مقامات افغان سفیر ایران را احضار کنند و از موضع غیر دپلماتیک وی باز خواست کنند، مقامات از سفیر عذر خواهی می کنند.
شاید این ضرب المثل مصداق دولت ایران و افغانستان باشد؛
آن که نان دهد، فرمان دهد.
و کرزی صاحب از ترس اینکه مبادا، ایران جیره دفتر وی را قطع کند، این چنین ضعیف عمل می کند.
و شاید وصف حال ما و دولت ما شعر داکتر سمیع حامد باشد.
یکی گفت ایـن بـــلا از دسـت مـــلّاسـت
دگر فـرمـود: کــــار خــارجــی هــــاست
ز دست هــر که باشد، درد ایــن نیســت
تمــــــام درد ، خنثـی بــودن مـــــاست

۱۳۸۹ دی ۲۵, شنبه

ایران، الغریق

چرا ایران گیر داده به افغانستان؟
  • مهاجرین افغانستان را در مرزها به گلوله می بندد.
  • مهاجرین افغانستان را در داخل ایران تحت فشار قرار می دهد.
  • تانکرهای تیل افغانستان را قید می کند.
  • و سفارت ایران در کابل به دولت افغانستان فرمان می دهد، کسانی را که علیه ایران مظاهره کرده اند، دستگیر کند.
تمام این کارها بعد از تحریم جهانی علیه ایران شدت یافته است. و ایران در داخل نیز با بحران جدی مواجه است. ضرب المثل عربی است که الغریق یتشبث به کل حشیش، یعنی کسی که در حال غرق شدن است، به هر خس و خاشاکی دست می اندازد. به گفته دوستی، کسی که در حال غرق شدن است، دستش به هرجای هرکسی که بند شود، می گیرد.
حکایت ایران هم، حکایت غریق است، و در این میان، به تنها جایی که دست ایران می رسد، افغانستان است.
اما اینکه چرا دولت مردان افغانستان در مورد این همه فشار ایران سکوت کرده است؟ الله اعلم.

۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

تلویزیون سبا پرده داری کرد.

(تصویر خانم مارتا و لیونل مسی هنگام دریافت جایزه بهترین بازیکن فوتبال دنیا)

دیشب به طور اتفاقی حدود ساعت یازده چینلهای تلویزیونی را تبدیل می کردم، که تلویزیون سبا اهدای جایزه به بهترین بازیکن فوتبال جهان را به صورت زنده پخش می کرد. بسیار خوشحال شدم، که هم زمان با میلیونها انسان در سراسر جهان این رخداد مهم عرصه فوتبال را تماشا می کنم. و در دل از تلویزیون سبا تشکری کردم.

اما به زودی این پخش زنده اعصاب بیندده­ها را خراب کرد، زیرا هر بار که تصویر گرداننده زن مراسم پخش می شد، تلویزیون سبا پرده ای از لوگوی خود را نشان می داد.

هنگام اعطای جایزه بهترین بازیکن زن هم تلویزیون سبا روی تلویزین خود پرده کشید و بینندگان افغان را از تماشای چهره خانم مارتا محروم کرد. گرداننده برنامه دایماً می گفت "ما تصویر را می بینیم اما شما نمی بینید. این برای پنجمین بار است، که مارتای برازیلی جایزه بهترین بازیکن زن را از آن خود می کند و مانند همیشه هنگام دریافت جایزه گریه می کند." و ما تنها لوگوی تلویزیون سبا را می دیدم و گزارش تلویزیونی تبدیل به گزارش رادیویی شده بود.

من نمی دانم تصویر خانم مارتا و گرداننده زن این مراسم چقدر بد حجاب بوده است، که تلویزیون سبا مجبور به پرده کشیدن بالای تصویر آنان شده است.

آیا تصویر خانم مارتا بی حجاب تر از رقصهای زنان است، که تلویزیون سبا پخش می کند؟ مانند کلیپ های نانسی اجرم و ...

البته همانطوری که انتظار می رفت، جایزه بهترین بازیکن فوتبال در عرصه مردان را لیونل مسی آرژانتاینی تصاحب کرد.

۱۳۸۹ دی ۱۹, یکشنبه

نمک حرام، نمک حرام، آب افغانستان برایتان حرام

این شعاری بود، که نجیب الله کابلی، رهبر حزب مشارکت برای تظاهرات روز جمعه، به عنوان شعار اصلی خود انتخاب کرده بود.

نجیب الله کابلی، روز جمعه 17 جدی 1389، تظاهراتی را برای اعتراض به توقف تانکرهای تیل افغانستان در مرز ایران و به شهادت رسیدن افغانهای مهاجر در خاک ایران راه اندازی کرده بود.

وی گفت بر خلاف کسانی که می گویند، ما برای تحت فشار قراردادن ایران چیزی در دست نداریم، من معتقد هستم، که دست ما نسبت به ایران پر است. ما می توانیم کم از کم دو کار انجام بدهیم، تا ایرانی ها مجبور به آزاد کردن تانکرها شوند و خون شهدای ما ر ا بازخواست کنند.

1- آب هلمند را بر روی ایرانی ها ببندیم، همانطوری که آنها تانکرهای تیل ما را متوقف کرده اند.

2- کالاهای ایرانی را تحریم کنیم، در این صورت بیشتر فابریکه های ایرانی متضرر می شوند.

نجیب الله کابلی در برابر سفارت ایران شعارهای زیر را سرداد:

  • مرگ بر سفیر ایران
  • مرگ بر مزدوران ایران
  • مرگ بر غلام مان حلقه به گوش ایران
  • مرگ بر نظامیان ایران.
  • مرگ برکسانی که در پیش دفتر خود بیرق ایران را بالا کرده اند.

نجیب الله کابل در ابتدای تظاهرات از اشتراک کنندگان خواست، هرکسی که به سمت سفارت ایران و یا پولیس ملی سنگ پرتاب کرد، شما آن را به پولیس معرفی کنید، زیرا اینها از ما نیستند و دشمنان افغانستان هستند. وی همچنین از پولیس به خاطر تامین امنیت مظاهره تشکر کرد.

وی همچنین به اشتراک کنندگان مظاهره گفت: «من از شما نخواستم، برای اینکه در پارلمان راه نیافته ام، مظاهره کنید. کسانی که به پارلمان راه یافته اند، نوش جان شان.» شاید نجیب الله کابلی اولین کسی از نامزدان شکست خورده باشد، که به نامزدان پیروز تبریک گفته است.

۱۳۸۹ دی ۱۵, چهارشنبه

بیا با کار کردن در نتورک پول دار شویم (3)

همانطوری که در پستهای قبلی گفتم، دوست و همکارم مرا دعوت به عضویت در یک شکبه به قول خودشان نتورک مارکتینگ به نام پالینور کرد. و شخصی به نام ف. –که خود را مشاور شرکت پالینور در افغانستان می گفت- مرا در مورد عضو شدن در این کمپنی مشوره داد و دعوت کرد.

روز پنجشنبه 30 دسامبر 2010 وقتی با آنها خدا حافظی کردم و به خانه آمدم، کمی درمورد پیشنهاد آنها فکر کردم و با توجه به معلوماتی که قبلاً در مورد شرکتهای هرمی (دسیسه های هرمی) داشتم، احساس کردم کمپنی پالینور جوانان دشت برچی را هدف قرار داده و آنها را در دام خود می اندازد. به همین علت کنجکاو شدم در مورد این کمپنی به اصطلاح نتورک مارکتینگ معلومات بیشتری پیدا کنم.

در مورد سیتم باینری آنها (سیستم هرمی) یک جدول و یک دیاگرام توسط اکسل طراحی کردم. حالا من سعی داشتم دوستم و مشاور صاحب را به عواقب این پلان آگاه کنم.

روز جمعه دوستم باردیگر تلفنی تماس گرفت و گفت: «فکرهای خودت کردی؟ امروز، آخرین روز آفر است، سعی کن از این فرصت استفاده کنی و ماه 7 درصد سود عایدت شود، اگر دیر کنی، فرصت را از دست داده ای.»

در جوابش گفتم: «من چند سوال دارم، که آنها باید حل شود و گرنه نمی توانم عضو نتورک شما شوم.»

او گفت: «پس بان، مه با مشاور کمپنی صحبت کنم و برای شما وقت بگیرم، تا به سوالات شما جواب بدهند.»

آقای ع. برای روز شنبه اول جنوری 2011 از آقای ف.، مشارو کمپنی پالینور در افغانستان، وقت گرفت تا باهم ملاقات کنیم.

من سوالهایم را با استفاده از جدول و دیاگرام از مشاور صاحب پرسیدم و گفتم مهمترین سوال من این است، که اگر کسی دیگر در کمپنی عضو نشود، کسانی که در مراحل آخر ثبت نام کرده اند، پول خود را از کجا نقد می کنند و فایده خود را از کجا می گیرند.

مشاور صاحب گفت؛ در این مورد کمپنی حتماً تدابیری را سنجیده است. تا حالا فقط می توان به کمپنی پالینور پول حواله کرد و کمپنی پولی به اعضا حواله نمی کند، ما باید فایده خود را از پول کسانی که جدید عضو می شوند برداریم.

وی افزود، که کمپنی در این مورد پلان دارد، تا در آینده بتواند از طریق بانک ها به اعضا خود پول حواله کند وی فعلاً این سیستم کمپنی فعال نشده است.

من به وی گفتم، هروقت این سیتستم کمپنی فعال شد، من با شما کار خواهم کرد.

وی در پایان گفت، سیستم کمپنی ما سیستم گرم است، نه سرد. ما بر اساس اعتماد و اعتبار یکدیگر کار می کنیم. تو به ع. اعتماد داری و ع. به من، من و ع. که نمی خواهیم تو را بازی بدهیم. سیستم ما سرد نیست، که براساس قراردادهای کاغذی استوار باشد.

در این مدت خاطره دوستی زنده شد، که بدنبال پول دار شدن سریع بود، در دام کمپنی گلدکویست و یک شرکت چینی افتاد. وی که دارای مدرک انجینری از یکی از دانشگاه های ایران بود. بعد از مدتی نه تنها پول دار نشد، بلکه سر از زندان هرات درآورد و شاید هنوز در آنجا زندانی باشد.

در مورد روش کاری پالینور و کسانی که از آن فایده می برند و کسانی که متضرر می شوند، در پستهای بعدی خواهم نوشت.

۱۳۸۹ دی ۱۴, سه‌شنبه

بیا با کارکردن در نتورک پول دار شویم. (2)


در پست قبلی گفتم، که یکی از دوستان و همکارانم مرا دعوت کرد، تا در یک نتورک مارکتینگ (اصطلاحی که او بکار می برد.) با آنها کار کنم، تا پول خوبی بدست آورم.

آقای ف. به عنوان مشاور شرکت پالینور، گفت: «کمپنی ما در سه عرصه سرگرمی ها، بازی ها و فلزات گرانبها فعالیت دارد.

هرکس می تواند در کمپنی ما سرمایه گذاری کند. سرمایه اولیه باید کم از کم یک هزار دالر آمریکایی باشد. به هر سرمایه گذار 3.5 درصد سود در ماه داده می شود. کمپنی ما یک آفر خوب برای افغانستان دارد، تا آخر دسامبر 2010هرکسی از افغانستان در کمپنی ما سرمایه گذاری کند، 7 درصد در ماه سود دریافت خواهد کرد و این مخصوص افغانستان است. شما هم فقط تا فردا وقت دارد تا از این آفر استفاد کنید.

با پرداخت 1000 دالر شما صاحب یک جایگاه در سایت ما می شوید. و به شما 1000 ایپوینت معادل هزار دالر تعلق می گیرد. کمپنی ما در درآمدزایی از روش باینری استفاده می کند. یعنی شما بعد از عضویت می توانید دو نفر را دعوت کنید تا در کمپنی ما سرمایه گذاری کند. و آنها هم هر کدام باید دو نفر دعوت کنند. در صورتیکه در آخر هر نیمه ماه تعادل 3000 دالر را در راست و چپ خود برقرار کنید، به ازای هر تعادل سه هزاری در راست و چپ، 200 دالر به شما کمیشن تعلق می گیرد. به این ترتیب شما با سرمایه اندک می تواند در آمدی زیادی داشته باشید، یعنی هرچه افراد بیشتری در زیر مجموعه شما دعوت شود، شما پول بیشتری پیدا می کنید. کسانی در کمپنی هستند که ماه 40000 هزار دالر عاید دارند

وی اضافه کرد، که کمپنی ما در سراسر دنیا بیش از یک میلیون عضو دارد. در افغانستان در دشت برچی ما حدود سه صد عضو داریم. از افغانستان کمپنی ما تنها کمی زیادتر از یک میلیون دالر سرمایه گذاری داشته است. ما و عراق هم زمان شروع کردیم و عراقی ها حالا بیش از هفده میلیون در پالینور سرمایه گذاری کرده اند.

همچنین او گفت، که ما به حدود 10000 هزار نفر در دشت برچی مشوره داده ایم و تنها 300 نفر به شبکه ما پیوسته است. بعضی ها بعد از مشورده دادن وقت می خواهند تا در مورد عضویت شان فکر کنند. من به آنها می گویم شما به اندازه من در مورد این کمپنی نمی دانید پس من به جای شما فکر کرده ام شما فقط به این شبکه بپیوندید.

آقای ف. گفت: «در نتورک مارکتینگ، سطح تحصیلات مهم نیست، این شما نیستید که کار می کنید، این پول شماست، که کار می کند. من خودم تا صنف چهارم در ایران خوانده ام.» از صحبتهای وی نیز معلوم دار بود، که آدم تحصیل کرده ای نیست و در مورد شرکت پالینور و کارهای آن معلومات دقیقی ندارد.

این جلسه مشورتی حدود سه ساعت طول کشید و من متقاعد به عضویت در این شبکه نشده بودم. و با هم خدا حافظی کردیم.

ادامه دارد.

۱۳۸۹ دی ۱۲, یکشنبه

بیا با کارکردن در نتورک پول دار شویم.

روز چهار شنبه هفته گذشته آقای ع.م. یکی از دوستان و همکارانم، به من گفت: «تا کی، منتظر سر ماه باشیم، تا پول معاش بخور و نمیر را بگیریم. من و چند تا از دوستانم، یک کمپنی نتورک داریم، که از این طریق می توان پول زیادی پیدا کرد و به تمام ورؤیاها رسید. کسانی هستند، که دراین کمپنی ماه 40,000 هزار دلار درآمد دارند. اگر علاقه داری تو هم بیا»
او اصرار داشت، که من وارد این کار شوم. من هم قبلاً در مورد گلدکویست مطالبی شنیده بودم و احساس کردم این کار هم مثل همان باشد، از روی کنجکاوی وعده گذاشتیم، که روز پنجشنبه در این مورد باهم صحبت کنیم. او گفت روز پنجشنه مشاور شرکت را خانه خود دعوت می کند تا دراین مورد به من مشوره دهد.
روز پنج شنبه به خانه آقای ع. رفتم، جوانی آمد و آقای ع. او را استاد ف. مشاور کمپنی معرفی کرد.
ابتدا یک کلیپ ویدیوئی را نشان دادند، که یک آمریکای جاچانی تبار به نام رابرت کیوساکی، کتابی به نام «پدر پول دار و پدر فقیر» نوشته بود. و می گفت پدر فقیرم می گفت، سعی کن درس بخوانی و یک شغل خوب و پردرآمد پیــداکنی و پدر ثروتمندم می گفت، تو لازم نیست کار کنی، سعی کن پولت کار کند. کیوساکی انسانها را به چهار دسته کارمند، خویش کارفرما، تاجر و سرمایه گذار تقسیم کرد. این ویدیو به لهجه ایرانی ترجمه شده بود. در پایان ویدیو گفته می شود، که معلومات بیشتر را از کسی دریافت کنید، که این ویدیو را در اختیار شما قرار داده است.
بعد از نمایش ویدیو آقای ف. گفت: «کمپنی ما یک کمپنی بزرگ و بین المللی است، که در آمریکا، ایران، عراق، اروپا، افغانستان و ... فعالیت دارد. هدف کمپنی این است، که ما جز سرمایه گذاران باشیم، نه کارمندان و کارگران و این کار را با سرمایه کوچک یک هزار دالری آغاز می کنیم. نام کمپنی ما Palinure (پالینور) است که به صورت نتورک مارکتینگ کار می کند. در این کمپنی می توانی تا ماه چهل هزار دالار عاید داشته باشی.
روش کار ما به این صورت است، که ...
ادامه دارد.
آیا شما در مورد فعالیت کمپنی پالینور در افغانستان معلومات دارید؟ با ما شریک سازید.