۱۳۹۰ مهر ۲۳, شنبه

راه آسان تامین تسلیحات طالبان محلی

طالبان سلاح و تجهیزات نظامی را از کجا و چگونه تامین می کنند؟
بین مردم جواب های مختلفی برای این سوال است. اغلب مردم معتقدند، که خود خارجی ها و در رأس آنها آمریکایی ها این مصارف نظامی را تامین می کند. تعدادی عقیده دارند، کشورهای همسایه به خصوص پاکستان و ایران طالبان را تامین می کنند. و برخی می گویند، کشورهای عربی و در رأس آنها عربستان سعودی و امارات متحده عرب، طالبان را تمویل می کنند. که اینها همگی عوامل خارجی اند. 
اما دراین میان برخی از طالبانی که به پروسه صلح پیوسته اند، می گویند، طالبان محلی علاوه بر تمویل کننده گان خارجی راه آسانی برا این کار دارند، آنها از مردم تحت سلطه شان، عشر جمع آوری می کنند و هر وقت نیاز به سلاح و  مرمی داشته باشند، در یک توافق قبلی با قومندانهای نیروهای دولتی مستقر در محل، یک جنگ ساختگی راه اندازی می کنند و بعد از چند فیر هوایی جنگ ختم می شود و قومندانها مرمی و سلاح به طالبان می فروشند و به دولت مرکزی گزارش می دهند، که سلاح و مرمی ها را در جنگ با طالبان مصرف کرده اند. (یک مرمی هاوان 1200 تا 1500 افغانی بین طالبان و نیروی های دولتی  معامله می شود، که عاید کلانی برای قومندانهای نیروهای دولتی می باشد.)
در این دولت پر از فساد ممکن است، این مهمترین راه تامین تجهیزات جنگی طالبان محلی باشد.

۱۳۹۰ مهر ۱۹, سه‌شنبه

خلاف پالسی آمریکا

در ولایت بادغیس بودم، یکی از انجینران پروژه ای صحبت می کرد، که هیأتی از کابل برای نظارت از پروژه آمده بودند. آنها بعد از نظارت و بررسی پروژه گفتند، انجینر صاحب، پروژه از نظر تخنیکی و کیفیت خوب اجرا شده است، اما متأسفانه شما خلاف پالسی آمریکا کار کرده اید. پرسیدم، چطور؟ گفت، شما در پروژه از سمنت ایرانی استفاده کرده اید و این خلاف پالسی آمریکاست.
گفتم، هنگام قرارداد، ما فقط از نظر تخنیکی تعهد کره ایم و چیزی در مورد پالسی آمریکا در قرارداد گفته نشده است، از طرف دیگر من یک انجینر تخنیکی هستم و با پالسی آمریکا آشنایی ندارم. گفت، این کمک از طرف آمریکاست و باید مطابق پالسی آنها تطبیق شود.

۱۳۹۰ مهر ۱۶, شنبه

چال مؤسسه ای

 وزارتی که من در آن کار می کنم، یک پروژه آموزش فنی و حرفوی را با یک موسسه در یکی از ولایات قرارداد کرده است. وظیفه من نظارت و ارزیابی این پروژه است. هفته پیش برای نظارت از این پروژه به ولایت مربوطه سفر کردم. قبل از سفر رییس موسسه روزی در دفتر ما آمده بود و می گفت: «به گپ های ریاست مربوطه تان در آن ولایت زیاد گوش نکنید و به او زیاد صلاحیت ندهید. من از پول این پروژه برای رییس و دیگر کسانی که در ولایت با پروژه در ارتباط هستند معاش تعیین کرده ام. اگر شما به آنها بیشتر صلاحیت بدهید، آنها از من بیشتر پول خواهند خواست.»
وقتی به ولایت رسیدم و پیش رییس مربوطه رفتم، از کارهای موسسه شکایت داشت و می گفت ما نمی توانیم نسبت به این موسسه سختگیری کنیم. زیرا کارمندان موسسه به ما گفته اند، که  وزیر سهم خود را از پروژه گرفته است. بنابراین گزارش شما در مورد این پروژه بی تاثیر است.
با شناختی که من از وزیر دارم، ایشان آدمی دلسوز، صادق و از نظر مسایل مالی پاک می باشد. از طرف دیگر من در جریان داوطبی این پروژه بوده ام، که به صورت شفاف برگزار شد.
وقتی از پروژه دیدن کردم، مشاهده کردم، که پروژه با پایین ترین کیفیت ممکن در حال اجراست. و مسئولین وزارت در ولایت مربوطه شاید تحت تاثیر گپ های موسسه نتوانسته اند از کم کاری های موسسه به صورت صحیح به وزارت گزارش بدهند. البته من به مسئولین نامبرده در مورد وزیر اطمینان دادم.
راستی که این موسسات چه چال جالبی را به کار می برند، مسئولین نظارت کننده و کنترل کننده و اعطا کننده پروژه ها را نسبت به یکدیگر بد بین می کنند و آنها را در پیش یکدیگرشان بدنام می کنند، تا این آب گل آلود، ماهی مقصود را بگیرند.