۱۳۹۰ خرداد ۱۱, چهارشنبه

چهــار قوم و صفـــــر ملت

موضوع کوچی‌ها و ولسوالی‌های بهسود و ناهور از موضوعات اصلی مجالس، سایت‌ها و وبلاگ‌های هزاره‌هاست. آنها در میان خود بحث می‌کنند که چطور باید از هزارجات دفاع کرد و مانع ورود کوچی‌های مسلح به ولسوالی‌های بهسود و ناهور شد. و اینکه این بار رهبران هزاره با کرزی تبانی کرده‌اند و موضوع کوچی‌ها را به صورت جدی مطرح نمی‌کنند.

کشته شدن جنرال داوود داوود موضوع بحث اصلی مجالس، سایت‌ها، وبلاگ‌ها، تلویزیون‌ها و رادیوهای تاجیکان است. تاجیک‌ها باهم بحث می‌کنند که سران تاجیک هدف اصلی طالبان و حزب اسلامی حکمتیار است و نفر بعدی کیست؟ امرالله صالح یا استاد عطا؟ و اینکه با طالبان نباید صلح کرد، زیرا آنان قاتلان برادران ما هستند.

تجلیل از حادثه 7 جوزای 1386 شبرغان موضوع اصلی در سایت‌ها و تلویزیون ازبک‌هاست. آنها می‌گویند دولت نه تنها عاملان این جنایت را مجازات نکرد بلکه از آنها حمایت کرد.

حملات هوایی و شبانه ناتو، بحث اصلی در میان پشتون‌هاست. آنها براین باورند که ناتو تنها پشتون‌ها را هدف قرارداده‌است و دست به پشتون‌کشی زده‌است. دولت باید مانع این کار شود. تمام پشتون‌ها برادر هم‌اند و باید پروسه صلح به شدت تعقیب شود، تا از پشتون‌کشی جلوگیری شود.

در این روزها هیچ موضوع ملی وجود ندارد، که تمام مردم افغانستان به بدون توجه به نژاد و قوم به آن بپردازند. مثل اینکه ما در یک سرزمین نه، بلکه در چهار کشور جداگانه زندگی می‌کنیم و هر کدام منافع و موضوعات خاص خود را داریم.

آیا انسانهایی که در هلمند، بهسود، شبرغان و تخار کشته می‌شوند همگی انسانهای یکسان و برابر نیستند؟ که تمام مردم افغانستان در مورد آنها موضع مشترک نمی‌گیرند؟

۴ نظر:

نسیمه گفت...

درود استاد محترم
ما هنوز ملت نیستیم که ملی بیندایشیم ما هنوز در لاک های قومی هستیم تا اینکه به انسان و انسانیت فکر کنیم به مسایل قومی و مذهبی فکر میکنیم

ناشناس گفت...

افای محسنی

این از افتاب روشنتر است که ملتی در افغانستان وجود ندارد. ملت افغانستان نه وجود داشته و نه هم ندارد و نه هم به این زودی ها به وجود خواهد امد.

ملت افغانستان یک توهم خیال است. توهم و خیال هم ارزش چندانی ندارد.

سرمست

لیاقتعلی افتخاری گفت...

آقای محسنی! در افغانستان هیچگاه اراده سیاسی برای ملت سازی از جانب قوم حاکم و حاکمان کنونی و گذشته وجود نداشته است و آنها ملت سازی را معادل تعمیم دادن زبان پشتو یا لا اقل پشتونیزه نمودن زبان فارسی/دری و استیلای هرچی بیشتر پشتونها در کشور میدانند. طبعا سایرین این نوع ملت سازی را نمی پذیرند و در برابر آن واکنش نشان میدهند. شما در همین خواسته های مطرح شده هزاره ها، تاجیکها و پشتونها تعارض جدید را مشاهده میکنید که در مجموع پشتونها بر استیلای قومی هرچی بیشتر می اندیشند (دلسوزی و حتی حمایت از طالبان) و مخالفت با طالبان اصلاح نا پذیر که در مرامنامه آنها پشتون سالاری و تضعیف و حتی نا بودی سایرین نهفته است، از سوی اقوام دیگر (پایان کوچیگری و نابودی طالبان و افراط گرایان). بنابر این، تا زمانیکه خواسته ها انسانی نگردد و ملیت ها هوای حذف و نابودی همدیگر را از سر خارج نکنند، هیچگاه به ملت سازی نخواهیم رسید.

ناشناس گفت...

با سلام

آقای محسنی اگر مطلب را از دید ملی بنگریم الحق که این وضعیت از فاجعه حکایت دارد. ولی دوستان نیز بجا نظر دادند و آن اینکه پشتونها زیادتر از حق یک ملت برای خودشان می خواهند و این برای دیگران نه قابل قبول است و نباید هم باشد.

راستی مسائلی پیرامون جبهه شمال بتازگی مطرح شده است، اگر چیزی خبر شدید لطفاً پخش نمائید.

تشکر