۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه

آرزو یک کودک؛ کاش فردا هم جمعه می بود!

اولین رخصتی دو روزه در هفته را تجربه کردم. روز پنجشنبه با خانواده کارهای عقب مانده خانه را انجام دادیم. و روز جمعه فرصت شد، تا همراه تمام اعضای خانوده به مهمانی برویم و در کنار هم باشم.
جمعه شب پسر کوچکم، حمید، که چهارساله است، گفتگوی زیر را با مادرش انجام داد.
- مادر! فردا هم جمعه است؟
- نه! فردا شنبه است. ولی مه دانشگاه نمیرم.
- پدر سر کار میره؟
- آ.
- لالای مکتب میره؟
- آ.
- حمید جان، چرا اینا ره پرسان می کنی؟
- کاشکی فردا هم جمعه می بود!
- برای چی؟
- امروز (جمعه) خوب بود، مه، تو، پدر و لالای با هم ساعت تیری کدیم. کاشکی همیشه جمعه باشه.
این گفتگو مرا به یاد نوشته ای از آقای رفیعی در وبلاگ مسافر انداخت. ایشان از اینکه روز پنجشه هم رخصتی شده نگران بود، که دو روز رخصتی را چطور عاطل و باطل تیر کند.
راستی ما اگر کمی وقت برای خود و یک کمی هم وقت برای خانواده و فرزندان خود بگذاریم، همیشه با کمبود وقت مواجه خواهیم شد.

۲ نظر:

رفيعي گفت...

اگه قرار باشد كه زندگي را مطابق آرزوهاي كودك وزنمان برنامه ريزي كنيم واقعا وقت كم مياوريم به پسرگلت بگو رفيعي گفت زياد غصه جمعه را نخور يك عالمه جمعه پيش رو داري آخرش ازهمه خسته ميشي .
ازشوخي گذشته راستش اون مطلب هم يك نوعي كنايه بود باوركن ما هم دلمان ميخواد هرات هم چهارشنبه و5 شنبه تعطيل شود ...

لینکستان وبلاگهای افغانستانی گفت...

مدیریت محترم

وبلاگ شما در " لینکستان وبلاگهای افغانستانی " ثبت شده است
با معرفی وبلاگها و وبسایتهای مفید افغانی به این لینکستان توسط ایمیل و ارسال نظر ، هموطنان عزیز را بیشتر با نویسندگان افغان در دنیای مجازی آشنا کنید
منتظر شما هستیم
با تشکر مهدی خادمی